فیروز گوران از چهرههای برجسته روزنامهنگاری ایران که ۱۵ سالی با بیماری سرطان ریه دست و پنجه نرم کرد، ۳۰ خرداد درگذشت. به گزارش ایسنا پیکر او در بهشت زهرا دفن شد، اگر چه هیچ گزارش یا عکسی از تشییع پیکر او در مطبوعات و رسانههای ایران منتشر نشد. در مقابل اما مجلس ترحیم او در مسجد شهرک غرب و در گرمای عطشناک دوم تیرماه، ازدحامی بیش از حد انتظار داشت. مسعود یاری (مدیر ماهنامه فیلم) در فیسبوکش به گنجایش ۷۰۰ نفری تالار مسجد اشاره کرد و نوشت: «دیروز با دوبار خالی و پر شدن سالن، بیش از هزار نفر برای بزرگداشت و ادای احترام به آقای گوران …به آنجا آمده بودند.»
سختی دوران کودکی و نوجوانی تا ورود به روزنامهنگاری و فعالیت سیاسی
زندگی فیروز گوران سرشار از فراز و فرودهای یک زندگی مملو از رنج و سختی است و همین سختیهاست که او را در کوره زندگی آبدیده کرد، تا نه تنها در برابر برخی فشارهای طاقتسوزِ زندگی کمر خم نکند، بلکه روحیه آزادیخواهی و زندگی شرافتمندانه را در او دمید. در ۶ سالگی پدرش را از دست داد و به کمک برادر ناتنی به تهران آمد. تا سالهای اول دبیرستان در خانواده برادر زندگی و تحصیل کرد، اما روح استقلالخواهش او را به سمتی راند که به رغم سن کم، ساز جدایی بنوازد.
از این پس او با فالنامهفروشی، یخ فروشی و انواع و اقسام کارگری روزگار میگذراند تا به واسطه همکلاسیاش به محسن موقر در چاپخانه مهر ایران معرفی شد. از اینجا او از یک پادوی ساده چاپخانه به مصحح، ارتقای مقام و در ادامه به روزنامه کیهان راه یافت. در کیهان از خبربیاری ساده شروع کرد و رسید به مسئولیت بخش اجتماعی و استانها. در همین ایام و در کنار کار روزنامهنگاری به فعالیت سیاسی در قالب سازمان انقلابی کمونیستهای ایران پیوست و همین فعالیت او را به زندان و محکومیت ۴ ساله کشاند. بعد از زندان روزنامه کیهان عذرش را خواست و او در روزنامه آیندگان ادامه مسیر داد تا در سالهای اولیه انقلاب به عنوان یک روزنامهنگار برجسته به عضویت شورای سردبیری روزنامه برگزیده شد. حضور در سندیکای مطبوعات قبل و بعد از انقلاب تا زمان تعطیلی و توقیف فعالیتها، سالهای زندان بعد از انقلاب، سکوتی ۱۰ ساله و سردبیری ماهنامه وزین «جامعه سالم» و سپس محکومیت در دادگاه و توقیف ماهنامه، از تلاشهای این چهره برجسته مطبوعات به شمار میرفت.
تجربه توامان کار سندیکایی و روزنامهنگاری
گوران در تاریخ روزنامهنگاری ایران دو تجربه را توامان به پیش برد. نخست تجربه شروع به کار روزنامهنگاری از پایینترین مراحل این پیشه و رسیدن به قلههای کار حرفهای در آن و دیگر تجربه فعالیتهای سندیکایی و صنفی در همین حیطه و مقاومت و پیگیری و هزینهدادنهای بسیار؛ از ممنوعالقلم شدن و جلوگیری از فعالیت مطبوعاتی تا بیکاری و زندان و شکنجه. به نظر میرسد تجربه فعالیت سیاسی در سالهای دهه سی زندگی، او را به سمتی سوق داد که فعالیت و روزنامهنگاری و قلمزنی را بر فعال سیاسی بودن ترجیح دهد و تا پایان عمر بر همین مسیر عمل کرد.
نثر و زاویه نگاه گوران به موضوعات نیز جالب توجه است. مقالات و نوشتههای او ساده، صریح و بدون پیچیدگی است. حتی در گفت وگویی که با داریوش همایون انجام داد صراحت پرسشها قابل اعتناست. گفت وگویی که پس از ۴۵ سال از جمله بهترین گفت وگوها در زمینه مسائل صنفی روزنامهنگاری است و زاویه نگاه یک روزنامهنگار را نشان میدهد که وقتی کارفرمای خود را به پرسش میگیرد از سوالات تشریفاتی و تعارفها در آن خبری نیست و سراسر آن اطلاعات است و سرمشقی برای حتی روزنامهنگاران امروز که چگونه و چه اطلاعاتی را باید از کارفرمایان خود بطلبند.
نقش گوران در اعتصاب مطبوعات
روایت گوران به عنوان یکی از نمایندگان اعتصابیون شنیدنی است. روایتی که نشان میدهد چگونه یک نیروی سندیکالیست، وقتی باب مذاکره باز میشود، عقلانیت سرد را بر احساسات حاکم میکند. بعد از بازگشت از مذاکره در تحریریه روزنامه آیندگان بر مسئولیت حرفهای روزنامهنگاری انگشت تاکید نهاده و میگوید «صلاح اینست که در انعکاس و انتشار اخبار بیشتر دقت کنیم، حساسیتهای دولت درباره دربار و ارتش را تا جایی که ممکن است تحریک نکنیم ... صلاح نیست گرفتار آزادی افسارگسیخته شویم.» بعدها که ماجرای اعلام آیتالله خمینی مبنی بر نخواندن روزنامه آیندگان (۲۰ اردیبهشت ۱۳۵۸) پیش آمد، کاریزمای او به کار مجموعه آمد و منزلش مامنی برای تصمیم گیری در این زمینه شد. محمد قائد در روایت خود از این روز از گوران به عنوان «غول کوچولو» یاد میکند «كه سه ماه بعد كراواتش را در زندان جمهورى اسلامى هم باز نكرد و از اين نظر در شمار عجايبالمخلوقات است.»
عبارت «غول کوچولو» نمادی از روحیه و جسارت مثالزدنی گوران در مقابله با شدیدترین حملات و تهاجماتی است که در آن روزها به روزنامه آیندگان و هویت مستقل آن از هر طیف و طایفهای صورت میگرفت.
انتقاد از تک صدایی
گوران از هر فرصتی استفاده میکرد که بر آزادی بیان و مقابله با تک صدایی تاکید کند. از جمله آنها متن محکم و اعتراضی او است به مناسبت برگزیده شدنش به عنوان روزنامه نگار برتر سال ۱۳۸۶ از سوی انجمن صنفی روزنامهنگاران ایران.
در آن سال صفار هرندی وزیر ارشاد دولت احمدینژاد بود و گوران در متنی که خواند با بهرهگیری از عنوان آن سال (اتحاد ملی و انسجام اسلامی) از این که مدیران و مسئولان، خود نخستین ناقضان این شعار هستند آنها را از حاکمیت تکصدایی بر حذر داشت و نوشت: «با تک صدايي نمیشود مملکت را اداره کرد و به اتحاد ملي رسيد. براي دستيابي به اين نياز بنيانی، مطبوعات هزينه سنگينی پرداختهاند و روزنامهنگاران بسياري خانهنشين شدند. در همين سالها هر چقدر توانستند و لازم داشتند از «تشويش اذهان عمومي» استفاده کردند و زندگي را و ماندگاري را از دهها روزنامه و مجله گرفتند.»
توضیح: نقل قولها از گفت و گوی بلندی است که سایت تاریخ ایرانی در سه بخش با فیروز گوران در سال ۱۳۹۰ انجام داد.